كوتاهي و غفلت متوليان فرهنگي استان در قبال فرهنگ و ميراث تاريخي مناطق غرب گيلان

حسن اسدنیا - سردبیر هفته نامه شریف تالش و فومن

غرب گيلان همچون ساير نقاط گيلان و ايران اسلامي از تمدن ، تاريخ و فرهنگ گرانسنگي برخوردار است كه حفظ ، احياء و اشاعه آن يك رسالت همگاني است كه علاوه بر تلاش مسئولان و متوليان، همياري مردمي و فرهنگ دوستان را نيز طلب مي كند تا اين مواريث معنوي در سايه مهرماني هاي ما حفظ شوند. اما آنچه مسلم است در توسعه و اشاعه و يا حفظ و نگهداري ميراث فرهنگي و آداب و فرهنگ سنتي مناطق غرب گيلان كوتاهي مشهودي انجام مي شود كه قابل اغماض نيست. متاسفانه متوليان امر نسبت به حفظ و مرمت آثار و ابنيه هاي تاريخي و نيز آداب و رسوم و سنت هاي بومي و محلي منطقه بي تفاوت هستند. در حوزه فرهنگ و آداب مردم همان بس كه در هفته فرهنگي گيلان در تهران كه از ششم آبان ماه سالجاري به مدت يك هفته در كاخ نياوران تهران برگزار شد، از شهرهاي غرب گيلان كه گنجينه اي از فرهنگ و آداب و رسوم اصيل را در خود جاي داده اند، خبري نبود و گروه هاي دعوت شده و نمايشگاههاي برپا شده در اين جشنواره هفتگي از مركزيت استان و شهرهاي شرق گيلان بودند. اما چرا با آنكه گروههاي فرهنگي فومن،شفت، ماسال، صومعه سرا، رضوانشهر ، تالش و آستارا در كشور زبانزد هستند و فرهنگ اين مناطق نيز از درون مايه هاي اصيلي برخوردار است، جايي در اين جشنواره نبايد داشته باشند؟. حتي گروههاي فرهنگي غرب گيلان كه سال گذشته به مديريت آقاي قنبرزاده در فومن و ميره جني در ماسال در همين مراسم نقش آفريني خوبي داشتند، امسال دعوت نشده بودند. جا دارد مديركل ارزشي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي گيلان موضوع را بررسي و شرايط را براي حضور فرهنگ دوستان غرب گيلان و انعكاس داشته هاي فرهنگي مردم گيل و تالشِ غرب گيلان فراهم نمايد و دست هاي پشت پرده را كه همواره با تنگ نظري هاي خود عامل تفرقه در استان مي شوند را كوتاه كنند. اين مهم خواسته اهالي فرهنگ دوست غرب گيلان است. اما در بحث ميراث فرهنگي نيز همگان شاهد آن هستيم كه بسياري از مواريث فرهنگي و آثار و ابنيه هاي باستاني تالش، فومن، ماسال و رضوانشهر در خطر نابودي قرار گرفته اند، و اداره كل ميراث فرهنگي استان به رياست يك مدير رضوانشهري، عزمي راسخي براي مرمت و حفاظت از اين آثار ندارد. در همين شهرستان رضوانشهر بناي تاريخي ايسپيه مزگت «سفيد مسجد در كيشه خاله ديناچال»- که تصویر آن در صفحه اول نشریه آمده است- ، كه يكي از بناهاي مذهبي دوران پس از اسلام است، در آستانه تخريب است و تنها هنر ميراث فرهنگي، احداث سايه باني بر روي آن بوده است. يكي ديگر از از قديمي ترين ابنيه هاي تاريخي غرب گيلان« دژ صلصال» مي باشد كه براساس كاووشهاي باستانشناسي، مربوط به دوره اتابكان آذربايجان (قرن ششم هجري) بوده و رابينو كه در اوايل قرن بيستم سركنسول دولت بريتانياي كبير در رشت بود، در كتاب ولايات دارالمرز گيلان از اين قلعه نام برده و آن را دژي مستحكم بر شمرده است. اما آيا اكنون هم اين دژ، استحكام لازم را دارد. چرا تاكنون در جهت مرمت و بازسازي و حفظ اين بنا هيچگونه اقدامي نشده و اين اثر تاريخي به مرور زمان در اثر بارش باران، رطوبت و رويش علفهاي هرز رو به نابودي مي رود و بسياري از قسمت هاي آن نيز از بين رفته است. ابنيه هاي تاريخي شهرك باستاني و گردشگري ماسوله در شهرستان فومن با معماري بي نظيرش در استرس تخريب قرار دارند، و هر سال شاهد تخريب خانه ها و ابنيه هاي تاريخي ماسوله هستيم. هيچ مي دانيد يكي از دلايلي كه ماسوله هنوز در سازمان يونسكو ثبت نمي شود، بي توجهي متوليان براي احيا و بازسازي آثار و ابنيه هاي تاريخي آن است؟! دژ تاريخي قلعه رودخان كه عظمت و صلابتش نشان از پيشينه تاريخي اش دارد، در بسياري از نقاط بر اثر رويش علف هاي هرز و درختچه ها ، تردد و ازدياد گردشگران و بارش هاي متوالي در معرض خطر و تخريب قرار گرفته است. با وجود بهره برداري از پارك جنگلي قلعه رودخان و درآمد ناشي از حضور گردشگر در اين منطقه جا دارد، نسبت به حفظ و مرمت آن رسيدگي بيشتري شود. بقعه شیخ تاج الدین محمود خیوی، نگین انگشتر بناهای تاریخی گیلان، كه متعلق به دوره ایلخانان است در بین روستای عنبران و ویرمونی شهرستان آستارا میان درختان کهنسال و تنومند شمشاد واقع شده كه نيازمند صيانت و نگهداري از آن احساس مي شود و در اين راستا مي بايست ميراث فرهنگي و اوقاف همت به خرج نمايند. محوطه باستاني آق اِولر و مريان در شهرستان تالش كه در 45 كيلومتري غرب اين شهرستان قرار دارد، داراي مجموعه اي از آثار باستاني است. مانند قبور دخمه اي و كلان سنگها كه براساس نتايج كاووشهاي باستان شناسي قدمت آن به هزاره اول و دوم پيش از تاريخ برمي گردد.  همچنين مجموعه بناهاي سردار امجد كه شامل كاخ هاي تابستاني، گرمابه ، مسجد و... مي باشد كه البته ميراث فرهنگي در جهت حفاظت از اين بناها اقدامات خوبي انجام داده است اما كاخ زمستاني سردار امجد كه به كاخ اطاقسراي سردار امجد معروف است و تكميل بناي آن 25 سال طول كشيده و در ضلع غربي ميدان اصلي شهر هشتپر (تالش) آميده ، حال و روز خوبي ندارد كه مي توان ساماندهي مناسبي در اين زمينه انجام داد و اين كاخ مي تواند به عنوان يك موزه مركزي براي تالش نقش اثرگذاري در شناسايي تاريخ و تمدن منطقه داشته باشد. در شهرستان صومعه سرا نيز مناره آجري گسكر (مناره بازار) كه از باشكوه ترين و زيباترين بناهاي برجاي مانده از دوره سلجوقي بوده و در مسير جاده شاه عباسي قرار دارد كه احداث آن را به چهل گوش چمني نسبت مي دهند اما متاسفانه بخشي از آن در اثر زلزله سال 69 ويران شده و مابقي آن نيز در حال اضمحلال و نابودي است و همچون حمام تاريخي كسماء ، مكاني براي تزريق معتادان و يادگاري نوشتن رهگذاران شده است. با اشاره به موارد فوق و دهها مواردي ديگر كه در اين مجال كوتاه نمي گنجد، ضروري به نظر مي رسد كه متوليان فرهنگي كشور در جهت صيانت از گنجينه هاي معنوي و ميراثي ايران عزيز احساس مسئوليتي بيشتر و تلاشي وافر داشته باشند. هر چند ما منكر فعاليت هاي ميراث فرهنگي نيستم اما شرايط اقتضاء مي كند كه توجه بيشتري به آثاري تاريخي در معرض نابودي انجام گيرد چرا كه بر اساس بند 10 ماده 3 قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور، اين موضوع به صراحت اشاره شده است كه: « سازمان ميراث فرهنگي موظف است طرح هاي لازم به منظور حراست، حفاظت ، تعمير ، مرمت و احياء آثار، بناها و مجموعه هاي با ارزش فرهنگي و تاريخي را تهيه و اجرايي نمايد».

منبع : هفته نامه شریف