کوههای تالش گیلان بنابه شواهد تاریخی از جمله اولین سکونت گاههای مردم ایران  است که پوشش جنگلی آن ووجود رودخانه های پرآب وزمینهای حاصل خیز آن مکان بسیار مناسب  برای زندگی  مردمی بودکه بیشتر آنها از اقوام تالش  وتنها شغل آنها دامداری بود .کوهستان تالش که از کوههای شفت وفومن شروع وتا کوههای آنسوی آستارا امتداد دارد ،روزگاری بهشت ایران ویگانه مکان امن مردم ایران محسوب میشد که از هرگونه تاخت وتاز اعراب ومغولان وروسها ودیگر بیگانگان در امان مانده بود .

در آن روزگار که مردم تالش به دلیل خصیصه دلاوری وجوانمردی وحسن خلق وآداب ،سرآمد مردم  روزگارشان بودند وبنابه اقتضای نعمات فراوان سرزمینشان عموما متمول بودند وهزاران خانواده تالش  وسران آنها ،کل سرمایه نقدی و مسکوکات و آثارهنری وگرانبهای  خودرا  که  حاصل زحمات آنها ویا یادگار اجدادشان بوده در دامن زمین در بالای تپه ها و زیر درختان کهنسال و سنگهای درشت به خاک  سپردند که عموم آنها به دلیل جنگهای ناگهانی که با بیگانگان داشتند ،ضمن آنکه جان خودرا درراه مبارزه با متجاوزان ازدست میدادند وخودرا به خاک کوهستان تالش میسپردند ،کل دارایی آنها هم همراه آنها ، در خاک مدفون میگشت .

بنابه روایات مستند در کوهستان تالش ، هزاران گنج  که به دلیل آثار ارزشمند تاریخی ، ارزشی مافوق تصور ما قراردارد که بخشی  از آن همه گنج تاریخی توسط حفاران غیر مجاز  به یغما رفته است بدون اینکه ذره ای از مواهب آن نصیب مردم تالش شده باشد .امید میرود که بخشی که مانده است ، با برنامه ریزی  درست آن را در اختیار عموم مردم امروز ونسلهای آینده قرار داد .

در یکصد سال اخیر ، آن زمان که در سایه پیدایش گنجی چون نفت درخاک ایران شهر نشینی وصنعت د رایران رشدی چشمگیرداشته و موجبات رفاه  نسبی شهروندان رافراهم نمود ودر این بین سهم روستا نشینان ومردم تالش که عموما کوه نشین ودامداربودند نه تنها ناچیز بود بلکه تمام دارایی آنها که جنگل ومراتع کوهستان بود با ملی شدن آن ازدستشان خارج شد  وتالشان ماندند وداس وتفنگ آنها که نه اجازه بریدن چوبی را داشتند ونه پرنده ای را شکارنمایند ،بدین ترتیب بود که تالشان این پاسداران سلحشور خاک ایران ، پاداش دلاوری  خودرا که کوههای تالش وودامنه های آن را چون دژی غیر قابل فتح ساخته بودند ، آنچنان  گرفتند .

فقر وظلم بر مردم تالش هرچند بسیار ناگوار وسخت بوده وهست ، چه بسیار تالشانی که با ساده اندیشی بدون هیچ گونه ابزاری پیشرفته سالها عمر خودرا رادرپی گنج پنهان ،هدر دادند و بر پای هر سنگی از کوهها ، حفاری های بی حاصل داشتند ، وهم چنین جوانانی که برای کشف وفروش گنج یار گیریهایی نمودند که با پیدایش گنج ،کوردل وخیانتکار به هم شدند و گاهی هم سزای خیانت آنها به هم ، منجر به قتلهای انتقامجویانه گردید که باعث تاسف است . گاهی هم بودند افرادی که یکشبه در سایه شانس یا امکانات ویژه به سرمایه بی حسابی دست یافتند و با گنج آنچنان متحول ومالدار شدند که در این بین تنها چیزی را که نصیب مردم نمودند وسوسه ای بوده که به دل  جوانانی انداختند که آرزوهای خیالی داشتندوآنها را با راه درست غیر قابل دسترس میدانستند . 

گنجی که در درجه اول متعلق به همه مردم تالش و دیگر ساکنین گیلان است وبا  ملی شدن آن متعلق به ملت ایران است ، فقط اسمی ورسمی بوده ،به دلیل آنکه در سراسر گیلان در هر شهر ودیاری ،گنج یافتگان وحفاران غارتگر ، اموال گنج نما ی خود را به نمایش گذاشته اند بدون اینکه از احدی باز خواست شده باشند و آنکه گنجی  قابل توجه به نفع مردم ایران  ضبط نشده است ،کاش از آن همه گنج ،که اگر مقداری  از آن به درستی استخراج میشد وسهمی  از آن برای زیبایی سرزمین تالش دوباره صرف آبادانی وگردشگری و حفاظت جنگل در کوهستان تالش  میشد و یا سهمی  را  اگر در موزه ای در مرکز استان حفاظت می کردیم  ، یقیننا ما امروز بزرگترین گنجینه و موزه  از میراث فرهنگی را در کشور داشتیم واین از وظایف مسولان میراث فرهنگی کشور ومخصوصا گیلان است که با سیاستهای درست خود ، مشارکت مردمی را برای حفاظت از آن گنج ارزشمند ،جلب نمایند تا آن امانت تاریخی مردم گیلان  بهتر  حفظ گردد .

گرچه مردم تالش در قرن اخیر به مثابه سرمایه داران ورشکسته و سرمایه ازدست داده بودند ، اما گنجی نهان در ذات خود ودر سراسر وجود شان داشتند که با کشف آن در چنددهه اخیر فرصتی دوباره درحال شکل گرفتن است ،که نشان آن دهها هزار دانشمند واستاد و مدیر و پزشک ومهندس وکارمند کشوری ولشکری و تاجرانی زبده  در سراسر کشور است .دور نیست آن روزی که تالشان همانند اجدادشان کادوسیان ، از سردمداران پر افتخار  مردم ایران باشند .